نفوذ فرهنگ و هنر غرب درایران
در نیمه ی اول سده ی سیزدهم هجری، با بازگشت دانش جویانی که به فرمان امیرعباس میرزا نایبالسلطنه به اروپا اعزام شده بودند، آشنایی ایران با فرهنگ مغربزمین آغاز شد و هرچه این روابط بیش تر میشد، نفوذ فرهنگ و هنر غرب درایران رو به فزونی میرفت، و بدین وسیله جنبش بزرگی در همه ی شئون اجتماعی ایران پدید میآمد. شماری از علاقمندان به هنر نمایش به تدریج به نوشتن نمایش نامههایی به سبک اروپایی آغاز کردند و این درست هم زمان با فترت تعزیه و پیشرفت تقلید یا نمایش نامههای شادیآور در ایران بود. نخستین تالار نمایشی که به سبک اروپایی در ایران ساخته شد تالار مدرسه ی دارالفنون است که به فرمان ناصرالدینشاه پس از بازگشت دانش جویان اعزامی به اروپا بنا نهاده شد و ترجمه ی نمایش نامهی (Misanthrope) مولیر به نام «گزارش مردم گریز» در آن به نمایش درآمد.
ظاهرن «میرزا ملکمخان» باید نخستین کسی باشد که نمایش نامه هایی به زبان فارسی و به شیوه ی اروپایی نوشته است، بخشی ازاین نمایش نامه ها درسال ۱۳۲٦ قمری درروزنامه ی اتحاد تبریز به چاپ رسیده و مجموعه کامل آنها درسال 1340 قمری در برلن منتشر شده است. و نیز میتوان گفت که ترجمه ی میرزا جعفر قراچهداغی از مجموعه ی آثار نمایشی میرزا فتحعلیآخوندزاده از جمله نخستین ترجمه است که در زمینه ی نمایش نامه شده است. این مجموعه شامل هفت نمایش نامه است که در سال ۱۲۹۱ قمری چاپ و منتشر شد.
از آن پس به تدریج مؤسسه های نمایشی کوچکی در ایران دایر شد و نخستین آن ها شرکت نمایشی «فرهنگ» است که با همکاری گروهی از فضلا تشکیل شد. اغلب اشخاصی که به تأسیس چنین گروه هایی اقدام میکردند مردمی فاضل و روشنفکر بودند. این گروه ها معمولاً نمایش نامه های خود را در باغ های بزرگ تهران مثل «پارک اتابک» بر روی صحنه میآوردند.
یکی دیگر از مؤسسه های تئاتری ایران سازمانی بود به نام «تئاتر ملی» که به وسیله ی شماری از سرشناسان مملکت تشکیل شد و اغلب نمایش نامههای مولیر را اجرا میکرد. در حدود سال ۱۳۳۱ قمری در برخی از روزنامه ها عدهای از تئاتر شناسان مقاله های انتقادی مینوشتند و هنرمندان را تشویق میکردند، و این خود دلیل توجه تدریجی مردم آن روزگار است به کار تئاتر.
پس از بازگشت سیدعلی نصر از اروپا گروه دیگری به اسم «کمدی ایران» با اجازه ی رسمی وزارت معارف ایجاد شد. این مؤسسه در حقیقت نخستین مؤسسه تئاتری است که با اصول صحیح آغاز به کار کرد و توجه مردم را به تئاتر جدید جلب نمود، «کمدی ایران» هر ماه دوبار در تالار «گراند هتل» نمایش میداد و سرانجام موفق شد پای زنان را که تا آن زمان جسارت ورود به صحنه را نداشتند بر روی صحنه باز کند و این خود توفیقی بزرگ در پیش برد تئاتر ایران بود.
پس از جنگ بینالملل اول (۱۸- ۱۹۱۴) گروهی از هنرمندان تئاتر از روسیه و قفقاز به ایران آمدند و با هنرنمایی خود در صحنه ی تئاتر ایران، موجب شدند که مترجمان آثار نمایشی، به ترجمه نمایش نامههای ترکی و روسی راغب شوند و ازین رهگذر نمایش نامههایی چند بر گنجینه ی ادب نمایشی ایران افزوده شود، لیکن با تمام کوششی که در این دوره برای بالا بردن سطح فکر عمومی و ترغیب مردم به کار تئاتر و بسط دامنهی آن میشد، هنوز مردم این هنر را به چشم «دلقکبازی» مینگریستند و هنرپیشگان و علاقمندان تئاتر را تحقیر میکردند، ازین رو صحنههای تئاتر بیش تر به دست هنرمندان خارجی و ارمنی اداره میشد.
درسال ۱۳۰۳ هجری شمسی تئاتر دیگری به نام «کمدی اخوان» به سرپرستی محمود ظهیرالدینی که یکی از هنرمندان برجسته ی «کمدی ایران» بود تأسیس شد، این گروه تا هنگام مرگ محمود ظهیرالدینی، که به مرض سل درگذشت، به کار خود ادامه داد. در سال ۱۳۰۵ شمسی «جامعه باربد» به کوشش اسماعیل مهرتاش در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۰۸ شمسی استودیویی به نام «سیروس» در تهران آغاز به کار کرد و سپس تئاتر دایمی «نکیسا» درسال ۱۳۰۹ شمسی تأسیس شد. در همین سال ها بود که در رشت و مشهد و برحی از شهرهای بزرگ ایران نمایش نامههایی به وسیله عدهای از آماتورهای علاقمند بر روی صحنه میآمد. مقارن همین احوال «استودیو درام کرمانشاهی» آغاز به کار کرد. این نخستین تئاتری بود که از لحاظ تکنیک صحنه و دکوراسیون در تئاتر ایران تحول ایجاد کرد. این «استودیو» برای نخستینبار در ایران کلاسی برای تربیت هنرپیشه تأسیس کرد. از سال ۱۳۱۲ تا سال ۱۳۱۷ تئاتر ایران کاری از پیش نبرد و در حقیقت دچار فترت شد، فقط چند گروه موقت مثل «کانون صنعتی»، «تروپ پری»، «ایران جوان» و «کلوپ فردوسی» گاهگاهی به اجرای برحی از نمایش نامهها میپرداختند، و یا گاهی برحی از جمعیتهای خیریه عدهای هنرمند از کشورهای دیگر را دعوت میکردند تا به نفع آن ها نمایشی اجرا کنند، با این حال درسال ۱۳۱۵ شمسی شهرداری تهران کلاس تئاتری دایر کرد که تا چندسال پیش به کار خود ادامه میداد، و همچنین کانون بانوان که در سال ۱۳۱۴ شمسی تأسیس شد گاهی نمایش هایی ترتیب میداد و بر روی صحنه میآورد.
در سال ۱۳۱۸ شمسی «سازمان پرورش افکار» تشکیل شد و در آن سازمان ادارهای به نام «اداره ی نمایش» ایجاد شد، و به کوشش اعضای این اداره، «هنرستان هنرپیشگی» تهران در اردیبهشتماه ۱۳۱۸رسمن افتتاح شد و برای نخستینبار در تاریخ تئاتر ایران مدرسه تئاتری بنیاد نهاده شد که برنامه ی آن به برنامه ی کنسرواتوار پاریس شباهت کامل داشت. درسال ۱۳۱۹ «تئاتر تهران» به یاری سیدعلی نصر و احمد دهقان تأسیس شد که بعد ها پس از قتل احمد دهقان به نام وی «تئاتر دهقان» نامیده شد. با ایجاد این تئاتر هنر نمایش ایران که مدتی در حال فترت بود جانی تازه گرفت و آرام آرام آغاز به پیشرفت کرد.