نظام کاشت: اولئاریوس نوع درختان باغ های خیابان چهارباغ را اینگونه، توصیف کرده است: «مردم اصفهان و اصولا ایرانیها باغ را خیلی دوست دارند؛ ولی باغهای خود را به شیوه اروپاییها با گل و انواع درختان میوه تزیین نمیکنند، بلکه در آنها درختان سایهدار و ازجمله چنار میکارند. این درخت که برگهای پهنی چون مو دارد، در اروپا تقریبا ناشناس است، میوه نمیدهد و از چوب آن برای ساختن در و پنجره استفاده مینمایند(اولئاریوس، 1379، 604). وی تعداد درختان را بیشتر از چند هزار اصله میداند و به درختان فراوان میوه و مو نیز در باغها اشاره میکند(همان، 614). همانند باغهای سمرقند، در اکثر باغهای این دوره نیز، نظم هندسی در کاشت درختان و گیاهان وجود داشته و در کنار آنها باغهایی مانند باغبیشه، به منظور ایجاد ایهام و جذابیت، در کاشت درختان و گیاهان نظم هندسی رعایت نشده و مجموعهای از گیاهان به شکل درهم کاشته شدهاند که اثری از باغهای بیشه در خیابان چهارباغ به چشم نمیخورد.
نظام آب: مادیهای منشعب در خیابان داخل باغها شده و به صورت نهر آبی جریان داشته است. همچنین وجود حوضهایی در کاخ هشت بهشت و باغ بلبل، مؤید این مطلب است.
نظام ساخت: از نوشتههای سیاحان و تاریخنویسان، این گونه برداشت میشود که هر یک از باغهای اطراف خیابان چهارباغ اصفهان، دارای دو عمارت که یکی در سردر باغ و از هر طرف به سمت باغ و خیابان باز و دیگری در داخل باغ بوده و کوشک مرکزی نامیده میشده است و از هر سو به سمت باغ باز میشده است. همچنین در گزارشهای پیترو دلاواله و شاردن آمده که کوشکها در همه باغها(تقریبا) دارای مساحت یکسان بوده؛ ولی ساختمان آنها متفاوت است(دلاواله، 1348، 40، شاردن، 1375، 119). ساخت تالارهای سه طرف باز و ستونهای چوبی در جلوی کوشک، به کارگیری چوب به عنوان عنصر مهم سازهای از خصوصیات عمده کوشکهای این دوره است. استفاده از عناصر بیرونی همچون حوض، فواره و ... به داخل فضا، ساخت بنای بلند (کوشکهای مطبق) در درون و یا در جوار باغها و ایجاد لانهها و قفسهای کوچک برای پرندگان که متأثر از طرحهای چینی است؛ مانند باغ شیران، مرغدان شاهی(قفس خانه) و طاووس خانه و ارتباط بین دو فضای درون و بیرون بنا از ویژگیهای دیگر باغهای این دوره است.
نظام هندسی: چهارگوش هندسه غالب در باغهای این دوره است. همچنین ایجاد تغییرات خلاقانه در الگوی باغ ایرانی(هندسه هشتگوش در باغ گلدسته و ذوزنقه در باغ خرگاه) در باغهای این دوره دیده شده است(قلی پور، حیدرنتاج، 1395، 13).
الگوهای هندسی در چهارباغ صفوی
با توجه به توصیفات و نقشههای چهارباغ صفوی، مشخصه اصلی در طراحی این محور هماهنگی و وحدت میان الگوهای هندسی است. این هماهنگی ناشی از تکرار الگوهای هندسی مشابه است که این تکرار در دیگر هنرهای صفویه نیز به چشم میخورد. تکرار الگوها و ترکیب آنها ناشی از وجود یک مجموعه نظاممند هندسی میباشد که هارمونی و نظم را به دنبال دارد(Ardalan, 2002, 87).
- ۹۸/۰۹/۰۷