فرهنگ و هنر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پایان نامه معماری داخلی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

معماری پایدار

معماری پایدار

کاربرد مفاهیم پایداری و اهداف توسعه پایدار در جهت کاهش اتلاف انرژی و آلودگی محیط زیست در معماری، مبحثی به نام معماری پایدار را به وجود آورده است. در این نوع معماری، ساختمان نه تنها با شرایط اقلیمی منطقه خود را تطبیق می‌دهد، بلکه ارتباط متقابلی با آن برقرار می‌کند. بطوریکه بر اساس گفته ریچارد راجرز، «ساختمان‌ها مانند پرندگان هستند که در زمستان پرهای خود را پوش داده وخود را باشرایط جدید محیط وفق میدهند و بر اساس آن سوخت و سازشان را تنظیم می‌کنند (عزیزیان، محمدصادق، قدیمی، یاسر، فرهادی، رؤیا، صیدی، آرام، بررسی و تحلیل مفاهیم پایداری،معماری پایدار و طراحی پایدار، 1394).

در حقیقت معماری پایدار نامی است که به تکنیک‌هایی در معماری اطلاق می‌شود که تکنیک‌های دوستار محیط زیست می‌باشند. معماری پایدار، به دنبال مینیمم کردن تاثیرات منفی زیست‌محیطی ساختمان‌ها به وسیله میانه‌روی در استفاده از مواد و انرژی است. مهم‌ترین سرفصل‌های معماری پایدار را عناوین زیر تشکیل می‌دهند:

1- معماری اکوتک

2- معماری سبز

3- توسعه پایدار

معماری پایدار که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است را شاید بتوان یکی از جریان‌های مهم معاصر به حساب آورد که عکس‌العملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار می‌رود.

2-3-3- لزوم احداث ساختمان های پایدار:

تحول صنعتی انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که انسان‌ها برای گرم کردن خود به جای پوشش بیشتر و استفاده از لباس‌های گرم، از سوخت‌های فسیلی به عنوان گرم‌کننده استفاده نمودند. بادگیرها، سایبان‌ها و نورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی وسرمایشی دادند. به این ترتیب تکنولوژی آسایش وراحتی روزافزونی رابرای انسان فراهم کرده است. درنتیجه هجوم شهرنشینی بسیاری از زمین‌های طبیعی وجنگل‌ها دستخوش تغییرات شده‌است. برای تردد، ساخت وساز، سرمایش و گرمایش مصرف انرژی افزایش یافته ودر نتیجه آلودگی هوا و آلودگی صوتی بیشتر شده است. شهرها انرژی رامصرف کرده وبه جای آن زباله و آلودگی ایجاد می‌کنند. درنتیجه پیشرفت صنعت نیاز به بهره‌برداری ازمنابع طبیعی نیز بیشتر شده؛ به نحوی که بهره‌برداری غیرمنطقی از منابع طبیعی منجر به نابودی آنها می‌شود. برای ادامه زندگی دراین چرخه احتیاج انسان به انرژی بیشتر شده؛ ولی اکنون در مرحله‌ای قرارداریم که منابع انرژی رو به اتمام هستند. با این نگرش ولزوم کاهش مشکلات، ایجاد ساختمان‌های پایدار باتوجه به مشکلات زیست محیطی که وجود دارد برجسته می شود (مرتضوی پور، یعقوب، بیات، پرویز، استفاده از معماری پایدار جهت تسهیل و تشویق برای بهره بری استفاده کنندگان از شگفتیهای طبیعت، 1395).

پایان نامه معماری

نگارش پایان نامه معماری

 

  • فاطمه گشتاسبی
  • ۰
  • ۰

ﺗﻤﺪن اﻳﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن

در ﺑﺮرﺳﻲ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﺗﻤﺪن اﻳﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن ﻣﻲ ﺗﻮان آن را ﺑﻪ دو ﺑﺨﺶ ﻳـﺎ ﻣﻘﻄـﻊ ﻣﻬـﻢ ﺗﻘـﺴﻴﻢ ﻧﻤﻮد . ﻣﻘﻄﻊ اول ﺷﺎﻣﻞ دوره ای اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ اﻗﻮام ﺑﻮﻣﻲ از ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻫﺰار ﺳﺎل ﭘﻴﺶ از ورود اﻗﻮام ﻣﻬﺎﺟﺮ آرﻳﺎﻳﻲ در ﺣﻮزه ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﻓﻼت اﻳﺮان زﻧﺪﮔﻲ  ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ و در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭘﺮاﻛﻨﺪه ای ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﭙﺔ ﺳﻴﻠﻚ (ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ ﻛﺎﺷﺎن) ﺗﭙﺔ ﺣـﺴﻨﻠﻮ  ( ﺟﻨـﻮب ﻏﺮﺑـﻲ درﻳﺎﭼـﺔ اروﻣﻴﻪ ) ، (ﻣﺎرﻟﻴﻚ) ﮔﻴﻼن ، ﺷﻬﺮ ﺳﻮﺧﺘﻪ ( ﺟﻨﻮب زاﺑﻞ) ، ﻟﺮﺳﺘﺎن، ﺗﭙﻪ ﺣﺼﺎر داﻣﻐﺎن، اﻣﻠﺶ ،ﺧﻮروﻳﻦ و... ﭘﺎﻳﻪ ﻫﺎی ﺗﻤﺪﻧﻲ ﺧﻮد را ﺑﻨﺎ ﻧﻬﺎدﻧﺪ. ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ و ﻣﺘﻤـﺪن ﺗـﺮﻳﻦ اﻳـﻦ اﻗـﻮام، اﻳﻼﻣﻴﺎن ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ در ﻛﻨﺎر رود ﻛﺎرون ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﭘﺎدﺷﺎﻫﻲ را در 3000 ﺳﺎل ﭘﻴﺶ از ﻣﻴﻼد ﺑﻨﺎ ﻛﺮدﻧﺪ . اﻳﻼﻣﻴﺎن ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻣﺠﺎورت ﺑﺎ ﺗﻤﺪن ﺑﻴﻦ اﻟﻨﻬـﺮﻳﻦ، ﻫﻤـﻮاره در ﺗﻘﺎﺑـﻞ و ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﻗﺘﺼﺎدی و ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺑﺎ ﺣﻜﻮﻣـﺖﻫـﺎی ﺑـﻴﻦ اﻟﻨﻬـﺮﻳﻦ (ﺳـﻮﻣﺮﻳﺎن و ﺑﺎﺑﻠﻴﺎن) ﻗﺮار داﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ در ﻧﺘﻴﺠﺔ اﻳﻦ ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﺧﻲ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﻫﻨﺮی ﺑﻴﻦ  اﻟﻨﻬﺮﻳﻦ در ﺣﺪود ﻣﺮزﻫﺎی اﻳﻼم ﮔﺴﺘﺮش ﻳﺎﻓﺖ. ﻣﻘﻄﻊ دوم از ﺣﺪود اواﻳﻞ ﻫﺰارة دوم پ . م ﺑـﺎ ورود اﻗـﻮام ﭼﺎدرﻧـﺸﻴﻦ و ﺑﻴﺎﺑـﺎﻧﮕﺮد آرﻳﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﻓﻼت اﻳﺮان آﻏـﺎز ﻣـﻲ ﺷـﻮد . در ﻧﺘﻴﺠـﺔ ﺣـﻮادث ﻣﺨﺘﻠﻔـﻲ ﻧﻈﻴـﺮ ﻓـﺸﺎر اﻗـﻮام زردﭘﻮﺳﺖ ﺷﻤﺎﻟﻲ، زﻳﺎد ﺷﺪن ﺟﻤﻌﻴﺖ و ﻗﺒﺎﻳﻞ، ﺳﺮد ﺷﺪن ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ ﻫﻮا و ﺧﺸﻚ ﺷـﺪن ﭼﺮاﮔﺎه ﻫﺎ، ﻧﮋاد ﺳﻔﻴﺪ ﭘﻮﺳﺖ آرﻳﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻳﺎﻓﺘﻦ  ﭼﺮاﮔﺎه ﻫﺎی ﺗﺎزه از دو ﺳﻤﺖ ﺷﺮق و ﻏﺮب درﻳﺎی ﺧﺰر ﺑﻪ داﺧﻞ ﻓﻼت اﻳﺮان آﻣﺪﻧﺪ و در ﻧﻮاﺣﻲ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺳﺘﺮآﺑﺎد، ﻣﺮﻛﺰ و ﺷﻤﺎل ﻏﺮﺑﻲ اﻳﺮان (ﺣﺪود اﺻﻔﻬﺎن، ﻫﻤﺪان، ﻛﺮدﺳﺘﺎن ﺗﺎ آذرﺑﺎﻳﺠﺎن)  و ﺟﻨﻮب و ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﻲ اﻳﺮان  ﻗﺴﻤﺘﻲ از (ﻛﺮﻣﺎن، ﻓﺎرس و ﺧﻮزﺳﺘﺎن) ﻣﺴﺘﻘﺮ ﺷﺪﻧﺪ . اﻳﺮاﻧﻴـﺎن در ﺑـﺪو ورود ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻗﻮام ﺑﻮﻣﻲ ﻓﻼت اﻳﺮان دﺷﻤﻦ ﺳﺮﺳﺨﺘﻲ ﭼﻮن آﺷﻮرﻳﺎن را در ﺑﺮاﺑﺮ ﺧﻮد داﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ از ﭼﻨﺪ ﮔﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﻫﺎی ﻏﺮﺑﻲ اﻳﺮان ﺣﻤﻠﻪ  ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ  . در ﺣﺪود ﺳﺪة ﻧﻬـﻢ پ.م در ﻏﺮب اﻳﺮان ﺣﻜﻮﻣﺖ ﭘﺎدﺷﺎﻫﻲ ﻣﺎد ﺑﻪ ﻣﺮﻛﺰﻳﺖ ﻫﮕﻤﺘﺎﻧﻪ (ﻫﻤﺪان)  ﭘﺎﻳﻪ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﺪ و ﻃﻲ ﻳﻜﺼﺪ و ﭘﻨﺠﺎه ﺳﺎل ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺧﻮد ﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ ﺿﻤﻦ ﺷﻜﺴﺖ دوﻟﺖ آﺷـﻮر ﻣﺮزﻫـﺎی ﺧﻮد را ﺗﺎ ﺣﺪود آﺳﻴﺎی ﺻﻐﻴﺮ ﮔﺴﺘﺮش دﻫﻨﺪ. اﻧﺪﻛﻲ ﺑﻌﺪ ﺳﻠﺴﺔ ﭘﺎدﺷﺎﻫﻲ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﻲ در ﺳﺎل 605  ق.م در ﺧﻄﻪ ﺟﻨﻮﺑﻲ اﻳﺮان ﻗﺪرت ﻣﻲﮔﻴﺮد و ﭘﺲ از ﺷﻜﺴﺖ ﻣﺎدﻫﺎ در ﺳـﺎل 550 ق.م ﻗﻠﻤﺮوی ﺧﻮد را از درة ﺳﻨﺪ و ﻓﻼت ﭘﺎﻣﻴﺮ ﺗﺎ ﺧﺎک ﺳﻮرﻳﻪ و ﻣـﺼﺮ و ﻳﻮﻧـﺎن ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻲ دﻫﺪ. ﻗﻠﻤﺮوی ﺑﺰرگ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﻲ و ﺣﻀﻮر اﻗﻮام ﻧﺎﻣﺘﺠﺎﻧﺲ از ﻟﺤﺎظ زﺑﺎن و ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﭘﺮاﻛﻨﺪﮔﻲ و ﺷﻮرش ﻫـﺎی اﺳـﺘﻘﻼل ﻃﻠﺒﺎﻧـﻪ ﮔﻬﮕـﺎﻫﻲ ﺑﺮﺧـﻲ از آنﻫـﺎ زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎی زوال و اﻧﻘﺮاض اﻳﻦ ﭘﺎدﺷﺎﻫﻲ ﺑﺰرگ را ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻘﺪوﻧﻴﺎن ﻣﻬﻴﺎ ﻛﺮد.

اﺳﻜﻨﺪر ﻣﻘﺪوﻧﻲ ﭘﺲ از ﻓﺘﺢ ﻳﻮﻧﺎن ﻃﻲ ﺳﻪ ﺟﻨﮓ ﭘﻴﺎﭘﻲ در ﺳـﺎل 330  ق. م ﺳﻠـﺴﻠﺔ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﻴﺎن را ﻓﺮو رﻳﺨﺖ و ﺳﺮاﺳﺮ اﻳﺮان را ﺑﻪ زﻳﺮ ﺳﻴﻄﺮة ﺧﻮد درآورد . اﻳـﺮان ﭘـﺲ از ﻣﺮگ زودﻫﻨﮕﺎم اﺳﻜﻨﺪر در  323  ق .م زﻳﺮ ﺳﻠﻄﺔ ﺳﻠﻮﻛﻮس، ﻳﻜﻲ از ﺳﺮداران ارﺷـﺪ او ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﻧﺘﻴﺠﺔ آن دوﻟﺖ ﺳﻠﻮﻛﻴﺎن و دوران ﻳﻮﻧﺎﻧﻲ ﻣﺄﺑﻲ در اﻳﺮان ﻣﺴﺘﻘﺮ و ﺑـﻴﺶ از ﻳﻚ و ﻧﻴﻢ ﻗﺮن دوام ﻳﺎﻓﺖ. در اﻳﻦ دوره اﻳﺮان و ﻳﻮﻧـﺎن در ارﺗﺒـﺎط ﻣـﺴﺘﻘﻴﻢ ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ و ﻫﻨﺮی ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮات آن در ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻫﻨﺮی اﻳﺮان در آن دوره  ﺑﻪ ﺟﺎی ﻣﺎﻧﺪه اﺳﺖ.

«از ﺣﺪود 250ق . م اﺷﻜﺎﻧﻴﺎن -ﭘﺎرﺗﻴﺎن- ﻛﻪ ﻗﻮﻣﻲ ﺳﺎﻛﻦ اﺳﺘﭗ ﻫﺎی واﻗـﻊ در ﻓﺎﺻـﻠﺔ درﻳﺎی ﺧﺰر و درﻳﺎﭼﺔ آرال ﺑﻮدﻧﺪ، و ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﭼﺎدرﻧـﺸﻴﻨﻲ زﻧـﺪﮔﻲ ﻣـﻲ ﻛﺮدﻧـﺪ، ﻗـﻮت ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ و ﺑﺮ اﻳﺎﻻﺗﻲ از ﺷﻤﺎل و ﻣﺸﺮق اﻳﺮان دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ، و ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﺮاﻧـﺪاﺧﺘﻦ دوﻟـﺖ ﺳﻠﻮﻛﻲ رو ﺑﻪ ﻣﺮﻛﺰ و ﻣﻐﺮب اﻳﺮان ﮔﺬاردﻧﺪ، و ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﺑﺎ ﭘﺲ راﻧﺪن ﺳﻠﻮﻛﻴﺎن ﺑـﻪ ﺳـﻮی ﺑﻴﻦ  اﻟﻨﻬﺮﻳﻦ و ﺳﻮرﻳﻪ، و ﺗﺼﺮف ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺧﺎک اﻳﺮان، ﭘﺎدﺷﺎﻫﻲ ﺑﺰرگ اﺷﻜﺎﻧﻲ را در ﺣﺪود 160 ق.م و ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮواﻳﻲ ﻣﻬﺮداد اول ﺗﺄﺳﻴﺲ ﻛﺮدﻧﺪ. اﺷـﻜﺎﻧﻴﺎن ﻃـﻲ دوران ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺧﻮد ﺑﻪ  ﺗﺪرﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﻫﻨﺮ ﻳﻮﻧﺎﻧﻲ را ﻣﺤﺪود و وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎی ﻫﻨﺮ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﻲ را اﺣﻴﺎ ﻛﺮدﻧﺪ. ﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ اردﺷﻴﺮ ﺑﺎﺑﻜﺎن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻈﻬﺮ آرﻣﺎن ﻫﺎ و ﻋﺎﻟﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﺧﻮاﺳﺘﺔ اﻳﺮاﻧﻴﺎن، ﻳﻌﻨـﻲ اﺳﺘﻘﻼل و ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻠﻲ، از ﺧﻄﺔ ﻓﺎرس ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ و ﺑﺮ اردوان ﭘﻨﺠﻢ آﺧـﺮﻳﻦﭘﺎدﺷﺎه اﺷﻜﺎﻧﻲ ﻏﻠﺒﻪ ﻳﺎﻓﺖ  و ﺳﻠﺴﻠﺔ ﺳﺎﺳﺎﻧﻴﺎن را در ﺗﺎرﻳﺦ 226 ﻣﻴﻼدی ﺑﻨﺎ ﻧﻬﺎد ﻛـﻪ ﺗـﺎ641 ﻣﻴﻼدی ﻳﻌﻨﻲ ﺗﺎ زﻣﺎن ﭘﻴﺮوزی اﻋﺮاب ﺑـﺮ اﻳﺮاﻧﻴـﺎن در ﺟﻨـﮓ ﻧﻬﺎوﻧـﺪ اداﻣـﻪ ﻳﺎﻓـﺖ . ﺳﺎﺳﺎﻧﻴﺎن ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻤﺎم ﺑﺮ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭘﻬﻨﺎوری از ﺳﻮرﻳﻪ ﺗـﺎ ﺷـﻤﺎلﻏﺮﺑـﻲ ﻫﻨـﺪ ﺣﻜﻤﺮاﻧـﻲ ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ؛ در ﺣﺎﻟﻲﻛﻪ ﻣﺮزﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ و ﻫﻨـﺮی را ﺗـﺎ ﻓﻮاﺻـﻠﻲ دورﺗـﺮ از ﻣﺮزﻫـﺎی ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﻛﺸﻮر از ﺟﻤﻠﻪ آﺳﻴﺎی ﻣﻴﺎﻧﻪ، ﭼﻴﻦ و ﺑﻴﺰاﻧﺲ ﮔﺴﺘﺮش دادﻧﺪ.» 

پایان نامه معماری داخلی

  • فاطمه گشتاسبی
  • ۰
  • ۰

نفوذ فرهنگ و هنر غرب درایران

در نیمه ی اول سده ی سیزدهم هجری، با بازگشت دانش جویانی که به فرمان امیرعباس میرزا نایب‌السلطنه به اروپا اعزام شده بودند، آشنایی ایران با فرهنگ مغرب‌زمین آغاز شد و هرچه این روابط بیش تر می‌شد، نفوذ فرهنگ و هنر غرب درایران رو به فزونی می‌رفت، و بدین وسیله جنبش بزرگی در همه ی شئون اجتماعی ایران پدید می‌آمد. شماری از علاقمندان به هنر نمایش به تدریج به نوشتن نمایش نامه‌هایی به سبک اروپایی آغاز کردند و این درست هم زمان با فترت تعزیه و پیشرفت تقلید یا نمایش نامه‌های شادی‌آور در ایران بود. نخستین تالار نمایشی که به سبک اروپایی در ایران ساخته شد تالار مدرسه ی دارالفنون است که به فرمان ناصرالدین‌شاه پس از بازگشت دانش جویان اعزامی به اروپا بنا نهاده شد و ترجمه ی نمایش نامه­ی (Misanthrope) مولیر به نام «گزارش مردم گریز» در آن به نمایش درآمد.

ظاهرن «میرزا ملکم‌خان» باید نخستین کسی باشد که نمایش نامه ‌هایی به زبان فارسی و به شیوه ی ‌اروپایی نوشته است، بخشی ازاین نمایش نامه ‌ها درسال ۱۳۲٦ قمری درروزنامه ی اتحاد تبریز به چاپ رسیده و مجموعه کامل آنها درسال 1340 قمری در برلن منتشر شده است. و نیز می‌توان گفت که ترجمه ی میرزا جعفر قراچه‌داغی از مجموعه ی آثار نمایشی میرزا فتحعلی‌آخوندزاده از جمله نخستین ترجمه است که در زمینه ی نمایش نامه شده است. این مجموعه شامل هفت نمایش نامه است که در سال ۱۲۹۱ قمری چاپ و منتشر شد.

از آن پس به تدریج مؤسسه های نمایشی کوچکی در ایران دایر شد و نخستین آن ها شرکت نمایشی «فرهنگ» است که با همکاری گروهی از فضلا تشکیل شد. اغلب اشخاصی که به تأسیس چنین گروه هایی اقدام می‌کردند مردمی فاضل و روشنفکر بودند. این گروه ها معمولاً نمایش نامه‌ های خود را در باغ های بزرگ تهران مثل «پارک اتابک» بر روی صحنه می‌آوردند.

یکی دیگر از مؤسسه های تئاتری ایران سازمانی بود به نام «تئاتر ملی» که به وسیله ی شماری از سرشناسان مملکت تشکیل شد و اغلب نمایش نامه‌های مولیر را اجرا می‌کرد. در حدود سال ۱۳۳۱ قمری در برخی از روزنامه ‌ها عده‌ای از تئاتر شناسان مقاله های انتقادی می‌نوشتند و هنرمندان را تشویق می‌کردند، و این خود دلیل توجه تدریجی مردم آن روزگار است به کار تئاتر.

پس از بازگشت سیدعلی نصر از اروپا گروه دیگری به اسم «کمدی ایران» با اجازه ی رسمی وزارت معارف ایجاد شد. این مؤسسه در حقیقت نخستین مؤسسه تئاتری است که با اصول صحیح آغاز به کار کرد و توجه مردم را به تئاتر جدید جلب نمود، «کمدی ایران» هر ماه دوبار در تالار «گراند هتل» نمایش می‌داد و سرانجام موفق شد پای زنان را که تا آن زمان جسارت ورود به صحنه را نداشتند بر روی صحنه باز کند و این خود توفیقی بزرگ در پیش برد تئاتر ایران بود.

پس از جنگ بین‌الملل اول (۱۸- ۱۹۱۴) گروهی از هنرمندان تئاتر از روسیه و قفقاز به ایران آمدند و با هنرنمایی خود در صحنه ی تئاتر ایران، موجب شدند که مترجمان آثار نمایشی، به ترجمه نمایش نامه‌های ترکی و روسی راغب شوند و ازین رهگذر نمایش نامه‌هایی چند بر گنجینه ی ادب نمایشی ایران افزوده شود، لیکن با تمام کوششی که در این دوره برای بالا بردن سطح فکر عمومی و ترغیب مردم به کار تئاتر و بسط دامنه­ی آن می‌شد، هنوز مردم این هنر را به چشم «دلقک‌بازی» می‌نگریستند و هنرپیشگان و علاقمندان تئاتر را تحقیر می‌کردند، ازین رو صحنه‌های تئاتر بیش تر به دست هنرمندان خارجی و ارمنی اداره می‌شد.

درسال ۱۳۰۳ هجری شمسی تئاتر دیگری به نام «کمدی اخوان» به سرپرستی محمود ظهیرالدینی که یکی از هنرمندان برجسته ی «کمدی ایران» بود تأسیس شد، این گروه تا هنگام مرگ محمود ظهیرالدینی، که به مرض سل درگذشت، به کار خود ادامه داد. در سال ۱۳۰۵ شمسی «جامعه باربد» به کوشش اسماعیل مهرتاش در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۰۸ شمسی استودیویی به نام «سیروس» در تهران آغاز به کار کرد و سپس تئاتر دایمی «نکیسا» درسال ۱۳۰۹ شمسی تأسیس شد. در همین سال ها بود که در رشت و مشهد و برحی از شهرهای بزرگ ایران نمایش نامه‌هایی به وسیله عده‌ای از آماتورهای علاقمند بر روی صحنه می‌آمد. مقارن همین احوال «استودیو درام کرمانشاهی» آغاز به کار کرد. این نخستین تئاتری بود که از لحاظ تکنیک صحنه و دکوراسیون در تئاتر ایران تحول ایجاد کرد. این «استودیو» برای نخستین‌بار در ایران کلاسی برای تربیت هنرپیشه تأسیس کرد. از سال ۱۳۱۲ تا سال ۱۳۱۷ تئاتر ایران‌ کاری از پیش نبرد و در حقیقت دچار فترت شد، فقط چند گروه موقت مثل «کانون صنعتی»، «تروپ پری»، «ایران جوان» و «کلوپ فردوسی» گاهگاهی به اجرای برحی از نمایش نامه‌ها می‌پرداختند، و یا گاهی برحی از جمعیت‌های خیریه عده‌ای هنرمند از کشورهای دیگر را دعوت می‌کردند تا به نفع آن ها نمایشی اجرا کنند، با این حال درسال ۱۳۱۵ شمسی شهرداری تهران کلاس تئاتری دایر کرد که تا چندسال پیش به کار خود ادامه می‌داد، و همچنین کانون بانوان که در سال ۱۳۱۴ شمسی تأسیس شد گاهی نمایش هایی ترتیب می‌داد و بر روی صحنه می‌آورد.

در سال ۱۳۱۸ شمسی «سازمان پرورش افکار» تشکیل شد و در آن سازمان اداره‌ای به نام «اداره ی نمایش» ایجاد شد، و به کوشش اعضای این اداره، «هنرستان هنرپیشگی» تهران در اردیبهشت‌ماه ۱۳۱۸رسمن افتتاح شد و برای نخستین‌بار در تاریخ تئاتر ایران مدرسه تئاتری بنیاد نهاده شد که برنامه ی آن به برنامه ی کنسرواتوار پاریس شباهت کامل داشت. درسال ۱۳۱۹ «تئاتر تهران» به یاری سیدعلی نصر و احمد دهقان تأسیس شد که بعد ها پس از قتل احمد دهقان به نام وی «تئاتر دهقان» نامیده شد. با ایجاد این تئاتر هنر نمایش ایران که مدتی در حال فترت بود جانی تازه گرفت و آرام آرام آغاز به پیشرفت کرد.

پایان نامه معماری داخلی

  • فاطمه گشتاسبی